جلال پور در حلقه سوم هم عهدی:
حلقه دوم هم عهدی با موضوع بیانات اخیر مقام معظم رهبری به تعریف گروه جهادی مطلوب، آسیب های موجود در گروه های جهادی و اهمیت توجه به کار عمومی و تخصصی در جهادی پرداخته شد. حلقه سوم را جمعی از فعالان جهادی و آقایان جلالپور، قره داغی و پرنیان حلقه کلید زدند. این حلقه با بیان نظرات سه مهمان در مورد شیوه های اجرایی کردن بیانات مقام معظم رهبری در جامعه بزرگ دانشآموزان و فرهنگیان آغاز شد و در پس از آن پرسش و پاسخهایی صورت گرفت. متن پیشرو، صحبتهای این بزرگواران در حلقه سوم هم عهدی ارائه میکند:
دانش آموزان مناطق محروم مظلومترین قشرند
پرنیان: بچه های جهادی به مناطق محروم میروند تا خلاءها را جبران کنند، در سیستم آموزش حقیقتاً مظلومترین قشر، دانش آموزان مناطق محروماند. این قشر چون امکانات ندارند، ضعیفترین معلم ها، یعنی کسانی که سرباز معلم، حق التدریساند و یک دوره کوتاهی دیدهاند، تا معلم شدند را به مناطق محروم اعزام می کنند. این فقدان واقعاً در مناطق دور دست وجود دارد.
در مورد گسترش فعالیت های جهادی در میان دانش آموزان، بهترین فضا و بهترین موقعیت این استکه ما، از سال دوم متوسطه اول کار کنیم. زمانی که این افراد به دانشگاه ورود میکنند، اینها خود به خود میدان دیده اند و آن وقت است که افراد دیگر را پای کار میآورند. هزینه های زیادی باید در مسیر دانش آموزی خرج شود تا نوجوانان ما به سطح مطلوب فرهنگی برسند. شاید بهترین راه این است که معاون های پرورشی مدارس در نیروی انسانی، از حوزه علمیه باشند. به نظر بنده آن بخش از بیانیه گام دوم که مرتبط با گفتمان عمومی است، در فضای آموزش و پرورش، فضای آن بسیار محیا است.
در عرصه دانش آموزی نیازمند تحول و نگاه تحولی هستیم
قره داغی: ما مشکل تبیین داریم، تبیین صحیحی از آینده چه در معقولات راهبردی چه سطح کوچکتر که باید به آن برسیم. تبیین صحیح و با توجه به تغییر کردن عرصه و اتمسفر، اولین نیاز ما است. حضرت آقا فرمودند: تحول و داشتن نگاه تحولی ضرورت دارد. در فضای دانش آموزی حتی فرهنگیان هم همینگونه است. ما فضای دانش آموز، خود دانشآموز، مولفه های تاثیرگذار بر دانشآموز، و موضوعات دانش آموزی را درست بشناسیم، و باید درست نیازسنجی کنیم. باید نگاه جدید به مباحث دانشآموزی، اردوهای سازندگی صورت گیرد، مفاهیم مجدداً بررسی و افق آینده تعریف شود. اهمیت بسیج فرهنگیان، نقطه اشتراک آن با بسیج دانشآموزی، می تواند با هم افزایی خیلی کار را جلو برده و پیش بیاندازد.
جلال پور: اتفاقی که در حال حاضر در فضاهای جهادی دانشآموزی اتفاق می افتد این است که، او را یک موجود ضعیفی می پندارند و چون این تصور است لذا طرح هجرت را با رنگآمیزی و یا کارهایی که دانشآموز اذیت یا خسته نشود برگزار می کنند. ما بعد سال ها کار با دانشآموزان متوجه این شدهایم که هرچقدر کار سختتر باشد برای این قشر شیرینتر است. یعنی نوجوان دنبال کار راحت نیست، دنبال کار سخت ولی شیرین است که در حین کار لذت هم می برد. اگر ما این ویژگیها را بدانیم میتوانیم خیلی چیزها و اتفاقات را سوار بر فضای دانشآموزی کنیم، چون آنها هم کار جدی را میبینند، به آن اقبال میکنند. این امر باعث میشود که کم کم جهادی دانشآموزی توسعه پیدا کند.
استفاده از نوجوانان برای گفتمان سازی در خانواده ها / سه ملاحظه در مورد نوجوانان
جلال پور: به نظر بنده هر قشری مزیتهایی دارد و متانسب با آن مزیت ها می بایست نقش آفرین باشد. اقتضای نوجوانی این است که با اینکه ۱۰ ساله است، اما او هم نگاه جهادی دارد. و بدیهی است اهداف او غیر از اهداف یک انسان فرهیخته ۳۰ ساله، مهندس، پزشک و… است. نوجوان یک سری ویژگیهای شخصیتی دارد و از جمله اینکه؛ بیکار است و وقت آزاد زیاد دارد، دنبال این است که آدمها به او شخصیت بدهند، پیگیر مسائل است و پتانسیل او تموم نشدنی است. این فرد اگر که یک کاری را بخواهد انجام دهد، بهخاطر غرور و حس تفاوت طلبی آن را حتماً به اتمام میرساند. با این ویژگیها مذکور ما نباید اردوی دانشآموزی را یک اردوی جهادی دانشجویی ضعیف ببینیم.
یکی از توصیه های مقام معظم رهبری در دیدار جهادگران این بود که تمام محرومان مستمند نیستند، آنهایی که دور از فضای خدمت رسانی هستند هم محرومند. به نظر بنده آقا راهبرد و نقشهراه نقش نوجوانان، را خیلی پررنگ صادر کردند. دانشآموز ویژگیهای خاصی دارد که اگر روی آنها دست گذاشته در فضاهای خانوادگی، این ویژگیهای شخصیتی را در آن ۹بند باید پیدا کنیم و روی آن سرمایهگذاری کنیم. درگیر کردن کسانی که دور از مفهوم جهادی و خدمت رسانی هستند با کمک نوجوانان با سرعت بیشتری انجام می شود. از آنجایی که مقبولیت فرزندان در داخل خانواده بالا است، فرزندان می تواند خانواده ای که ربطی به فضای جهادی ندارند را هم درگیر کند. لذا یکی از بهترین ابزارها و روش ها نوجوانان هستند.
سه نکته در رابطه با نوجوانان وجود دارد: اول آنکه نوجوان را در جای خود در این پازل ببینیم، اگر برای او نقشآفرینی کنیم، شاهد کاری میشویم که غیر از او کسی نمیتواند انجام دهد. دوم آنکه نوجوانها در موقعیت شکلگیری شخصیتشان هستند، یعنی اینکه حس تفاوتطلبی دارند و چه بهتر که در جهادی آن را کسب کنند. سوم آنکه، نوجوان و جوان را درگیر مسائل نوین، جدید و حوزه ابتکارات کنیم. به نظر بنده فضای فعلی جهادی با وجود جذابیت آن، تقریباً به یک کلیشه تبدیل شده است. این کار سبب می شود تا نوجوانان ابزار نوآوری در جهادی شوند. در این مورد به نظر بنده در اردوهای جهادی بذر اشتباه کاشته میشود، جو میکاری گندم درو میکنیم. باید بذر جهادی را در دانش آموزی کاشته شود.
در گام دوم نگاه تمدنی باید داشت
قره داغی در پاسخ به سوال وجهه مشترک ترویج گروههای جهادی و اربعین، گفت: وظیفه اصلی دانش آموز درس خواندن است. ما نباید از کتب درسی غافل شویم. باید بر مولفههایی دست بگذاریم که ثمره آن، دانشآموز موفق باشد. در جواب سوال، اردوهای جهادی را فقط بچه بسیجی ها نمیروند، همه نوع قشری چه آقایان، چه بانوان میروند. به نظر بنده معنی بحث الگوگیری اربعین این است که، فضا کنونی تغییر کرده است. به فرموده مقام معظم رهبری گام اول انقلاب اسلامی با تمام مقتضیات، با تمام خواص، با تمام فرمول ها تمام شده است، شما دیگر مثل گام اول فکر نمیکنید و گام دوم را مانند آن جلو نمیبرید. نیازهای گام اول و دوم تقریباً یکی است، اما نگاه به اینها باید تغییر کند. نگاه در چهل ساله اول انقلاب شاید سازندگی، خدمت رسانی بوده است، اما الآن نگاه باید تمدنی باشد بازسازی تمدن نوین اسلامی باشد.
جلال پور: امام خمینی (ره) در زمان طاغوت الگو خیلی بهتری از اربعین بودند. امام قبل از انقلاب، در جامعهای که اصلاً افرادی نبودند تا به فعالیتهای جهادی فکر کنند، با مخاطبهای نوجوان صحبت میکردند. ما هم باید چنین بستری را فراهم کنیم. مخاطب قرار دادن دانشآموز باعث میشود تا اتفاق بهتری بیفتد. رسانه به اربعین اهمیت داده است، و همین شور آن را بالا برده است. ما هم باید با توجه به شور رسانهای در مورد نوجوانان به آنها اهمیت دهیم.
پرنیان: نیاز به کار مستمر در اردو جهادی است، و خیلی از نوجوانان در بحث جهادی و هجرت بی رغبت شدهاند. باید به بهانههایی در طول سال مثل محرم، اربعین و… خوراک فرهنگی لازم را برای آنها درست کنیم. این باعث می شود تا معرفت بیشتری را به آنها نشان دهیم، تا شناخت پیدا کنند و این شناخت باعث فضای معنوی بیشتری میشود.
الگوهای خوب و مربیان مناسب به دانش آموزان بدهیم
پرنیان: ما باید در سیستم دانشآموزی با آنها رفاقت داشته باشیم. امروز چون ذهن معلمان بیشتر به سمت مادیات رفته است، رغبت رفاقت با دانشآموز را ندارند. نماد در آموزش و پرورش کم است و دورههای تشکیلاتی برای دانشآموزان نخبه وجود ندارد. یکی از راهکارها این است، افرادی که دغدغهمند هستند و به دنبال گفتمان حضرت آقا، گزینش شوند و بر اساس توانایی ها انتخاب شوند. وقتی یک معلم به یک دانشآموز مطلبی را میگوید، یک بعد آن درس و علم است، بعد دیگر آن رفاقت است که در این میان گم شده است. البته دورههای آموزشی برای مربیان راهکار دیگری برای حل مشکل هستند. به نظر بنده ساختار بسیج دانشآموزی باید تغییر کند ارتباط یک جوان مخلص در یک کار مخلصانه خیلی بزرگتر و بهتر دیده میشود. یک سری معلمهای اهل کار را باید شناسایی کنیم.
جلال پور: به نظر بنده یک چیزهایی برای نوجوان خیلی جذاب است، نوجوان خیلی سریع الگو میگیرد، ما باید یک الگوهایی که افراد شاخص هستند را درگیر فضای فراخوانی کنیم. نکته بعدی، هرچه سن کمتر میشود تقریباً فرد معرفت و شناخت خاصی به محرومیت، خدمترسانی و مخصوصاً سبک زندگی ندارند. باید گام به گام پیش رویم تا با سبک زندگی آشنا شوند، باید به کارهای کوچک رنگی از معارف ببخشیم. به نظر بنده هیئت های دانشآموزی واقعاً می توانند کار کنند، برای بحث دانشآموزی باید افراد مسئول مهربان را پای کار گذاشت. این مسئولان مهربان برای نوجوان باید ادبیات سازی کنند. می توانیم روی چندتا گروه دانشآموزی هدفگذاری کنیم، و بعد الگو را ترویج دهیم.
کار جهادی با دانش آموزان با مقدمه سازی قبل از اردو معنا می یابد
جلال پور: باید برای کار دانش آموزی سناریو داشته باشیم و پله پله دانشآموز درگیر شود. دانشآموز در حال حاضر درگیر مسائل مختلف اجتماعی، رسانهای، گروه هم سال است و زیاد مسئلهی او مناطق محروم، و کار برای نیازمندان نیست. اگر سریع اینها را به او بگوییم، حسی نمیگیرد، چون در اکوسیستم دیگری دارد زندگی میکند. قبل از اردوی جهادی دانشآموزی یک بستهای میخواهد، فضاسازی، گفتگو، معلمها، پخش کلیپ و… می تواند کمک کند. در فضای دانشآموزی بنده تصورم این است که باید یک مقدار واژه سازی کنم. به عنوان مثال برای بچهای که با مدرسه خود به اردو مشهد میرود، کلمه اردو جهادی کمی نامفهوم است. شاید بهتر است بگوییم سفر در شرایط سخت، فعالیت جهادی و حتی به واژه هایی که ذهن او را می سازد اهمیت بدهیم. در فضای اردو هم باید کلی ریز سناریو و ریز پروسه تعریف شود تا دانشآموز با یک سری مفاهیم به مرور آشنا شود.
دیدگاه ها (0)